ازروستایی کسی به خدمت شیخ رسید وسوال کرد که زنی حامله فوت کرده وحملش زنده است آیاباید شکم زن راشکافت وطفل رابیرون آورد یااینکه باآن حمل او را دفن کنیم شیخ فرمود: باهمان حال او را دفن کنید آن مرد برگشت در اثنا راه دید که سواری از پشت سر می تازد و می آید چون نزدیک رسید گفت ای مرد شیخ مفید فر موده است که شکم ان زن راپاره کنید وطفل را بیرون آورید وزن را دفن کنید آن مرد چنین کرد،بعد از چندی ما جرا را برای شیخ نقل کردند شیخ فرمود من کسی را نفرستادم و معلوم است آن کس امام زمان (عج)بوده،الان که در احکام شرعیه خطا می نما یم همان بهتر که دیگر فتوا نگویم.
پس در خانه را بست وبیرون نیامد ناگاه از امام زمان (عج)توقیعی بیرون آمد به سوی شیخ که بر شماست اینکه فتوا بگوید وبر ماست که تسدید کنیم وشما را نگذاریم که درخطا واقع شوید پس شیخ بار دیگر بر مسند فتوا نشست.